نام برنامه : پیمایش محمودآباد به سیمین دشت
تاریخ برنامه : 29 آذر 1394
نام سرپرست : بهروز جعفری
نوع برنامه : طبیعت گردی
موقعیت جغرافیایی : فیروزکوه
پشتیبان برنامه : سلیمان فرجادمهر
گزارش برنامه :
آدینه ۲۹ آبان ساعت 4:45 همراه پنج همنورد عزیزمان سوار قطار محلی فیروزکوه شدیم. قطار بدون تاخیر ساعت 4:55 به سمت فیروزکوه حرکت کرد. یکساعتی پس از حرکت صبحانه مختصری در کنار دوستان عزیزمان میل کردیم. در ایستگاه گرمسار راهنمای برنامه به ما پیوست. (قابل ذکر است برنامه به خاطرعدم حضور راهنمای اول به جای ایستگاه انزها از ایستگاه محمود اباد استارت خورد). تا رسیدن به ایستگاه محمود آباد با یاداوری خاطرات سفرهایمان روح و جان تازه ای گرفتیم.
ساعت ۷:۴۵ به ایستگاه محمود آباد رسیدیم و پیمایش خود را از کنار کانال حبله رود شروع کردیم. و از کنار باغات انار که نمایانگر پاییز زیبای محمود آباد بود عبور کردیم تا به باغ اقای رحمانی یکی از روستاییان مهربان و با صفای محمود آباد رسیدیم با روشن کردن اتش و آماده کردن صبحانه ساعت ۹:۰۵ همراه اقای رحمانی وارد باغ شده و لذت خوردن اناری به رنگ یاقوت سرخ و شیرینی عسل را تجربه کردیم بعد از خوردن صبحانه ساعت ۱۰:۰۵ پیمایش خود را به سمت سیمین دشت آغاز کردیم.
در مسیر با گذر از باغهای انار که رنگ پاییز به خود گرفته بود و خنکای هوای پاییزی که روح و جانمان را نوازش میداد، پیمایش خود را تا ساعت دوازده ادامه دادیم. در ساعت ۱۲:۱۵ استراحت کوتاهی کردیم و سپس به راه خود ادامه دادیم تا ساعت یک که به پل چوبی رسیدیم. پلی که تداعی سالهای دور را برایمان داشت.
با هیجان وصف ناپذیری که ناشی از ترس افتادن از پلی که به یک رشته سیم و چند تکه چوب پوسیده وصل بود از پل عبور کردیم. بعد از گرفتن تعدادی عکس و صرف چای و استراحت ساعت دو پیمایش خود را به سمت سیمین دشت ادامه دادیم ساعت ۲:۳۰ به ابتدای سیمین دشت رسیدیم. ابتدای جاده کوههای سر به فلک کشیده، زیبایی خاصی به جاده بخشیده بود.
با گذر از کوچه باغهای روستا ساعت ۳:۱۵ به ایستگاه قطار رسیدیم. سفره ای گستردیم به اندازه صفا و صمیمیت دوستان همنوردمان. به وقت خوردن نهار دو دوست دیگرمان به ما پیوستن. بعد از صرف نهار و روشن کردن آتشی کوچک گرد هم آمدیم و تصاویری را برای یادآوری سفر خوبمان به ثبت رساندیم. قطار راس ساعت ۱۶:۴۵ وارد ایستگاه شد با خداحافظی از دوستانی که به ما ملحق شده بودند سوار قطار شده به سمت تهران حرکت کردیم. ساعت ۱۹:۴۵ برنامه در ایستگاه راه آهن تهران به پایان رسید.
هزینه برنامه : 150،000 ریال
گزارش برنامه : تارا بیرامی
گزارش تصویری : مهدی سلیمی
همچون همیشه از تلاش و جدیت تمام همنوردان حاضر در برنامه که با همبستگی و یکدلی موفق به اجرای درست و بدون حادثه ی این برنامه شدند صمیمانه سپاسگذاریم .
همنوردان محترم در برنامه :
بهروز جعفری (سرپرست)، مهدی سلیمی، اعظم حمزه (راهنما)، نسیم قلی نژاد، سمیه افراسیابی، تارا بیرامی ،
باشد که صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم .
"روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس"
نام برنامه : پیمایش پلنگ چال به ایستگاه پنج توچال
تاریخ برنامه : 15 آبان 1394
نام سرپرست : مهدی قمری
نوع برنامه : کوهپیمایی
موقعیت جغرافیایی : ارتفاعات تهران
پشتیبان برنامه : قاسم رضوی
گزارش برنامه :
ساعت 6 صبح آدینه پانزدهم آبان ماه به همراه یکی از همنوردان
عزیزمان از میدان درکه راه افتادیم.
بارش های اخیر، هوای مطبوع و مه زیبا سکوت عمیقی را به طبیعت این
منطقه هدیه کرده بود .
ساعت 8:30 دقیقه وارد پناهگاه پلنگ چال شدیم. بعد از صرف صبحانه و خوش
و بش با دوستانی که در آنجا حضور داشتند در ساعت 10 به سمت ایستگاه پنج توچال به راه
افتادیم . صعود از این نقطه به طورکامل با مسیر دسترسی به پلنگ چال فرق میکند. مسیر پناهگاه در دره با شیبی کم واقع شده و 3 چشمه همیشه روان در نقاط مختلف
وجوددارد . تردد و تراکم کوهنوردان اطمینان خاطری به افرادی که قصد دسترسی به آنجا
را دارند می بخشد. اما بعد از پناهگاه و در مسیر ایستگاه پنجم شاهد شیب تند , خشکی کامل مسیر , و تردد
کم هستیم . اما وجود تابلو راهنما و زین اسبی متصل به ایستگاه از مشخصه ها مسیریابی می باشد .
در اثنا صعود این قسمت از مسیر در هنگام صرف چای داغ خود را در داخل یک مه روان
مشاهده کردیم که کمک روحی و جسمی بسیاری کرد. همچنین همراهی با بعضی از دوستان
قدیمی و خوش و بش با آنها خستگی را از نظرمان دور ساخت .
سرانجام در ساعت 11:40 باتفاق هم وارد ایستگاه پنجم توچال شدیم .
پس از صرف نهار و خداحافظی از دوستان دیرینه در ساعت 14 تصمیم به بازگشت از
طریق تله کابین گرفتیم. اما کثرت جمعیت ما را از تصمیم خود منصرف کرد. (صف سوار شدن
تله کابین تا نزدیکی محل بلیط فروشی در محوطه آمده بود !!) .
لذا تصمیم به بازگشت از طریق درکه گرفتیم .اما با مشاهده "استاد درایت دانا" مدرس
فدراسیون کوهنوردی و احوالپرسی صمیمانه , ایشان توصیه به
بازگشت از طریق مسیر فرعی ایستگاه پنجم به ولنجک نمودند . با خداحافظی و دریافت
راهنمایی از ایشان فرود خود را در ساعت 14:15 اغاز کرده و در مدت یکساعت در
ایستگاه دوم و در ساعت 15:45 وارد محوطه ایستگاه یکم شدیم.
هزینه برنامه : پنج هزار تومان
گزارش برنامه : مهدی قمری
گزارش تصویرى : نیما الستی
همنوردان عزیزمان :
مهدی قمری( سرپرست )، نیماالستی
باشد که صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم.
"روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس"
نام برنامه : پیمایش گلدره
تاریخ برنامه : 7 و 8 آبان 1394
نام سرپرست : مریم رحیمی
نوع برنامه : طبیعت گردی
موقعیت جغرافیایی : البرز
پشتیبان برنامه : الهام شاهسنایی
گزارش برنامه :
برنامه در روز پنج شنبه 7 آبان ماه در ساعت 17:15 به دلیل دیرکرد چند تن از دوستان آغاز شد. از مترو کرج با یک ماشین ون به سمت گوهر دشت و انتهای بلوار انقلاب به راه افتادیم . با اضافه شده دو تن از دوستان و آماده شدن برای پیمایش در زیر باران به راه افتادیم.هوا بارانی بود . بارش باران در تاریکی شب بسیار آرام بخش بود.
از کنار زندان رجائی شهر به راه افتادیم ، مسیر خاکی منطقه به دلیل بارندگی گل و لای بود بعضاً چاله های آب کوچکی ایجاد شده بود.
گروه به سر قدمی آقای امید علیدوست و عقب داری آقای مهدی قمری به راه افتاد و پس از طی مسافتی در کنار چشمه توقف کوتاهی داشتیم . آب این چشمه تقریبا خشک شده بود و برخلاف سنوات گذشته رونقی نداشت. در کنار چشمه، دوست و هم نورد عزیزمان محمد سی سی نیز به جمعمان پیوست. ساعت 19 به مکان مورد نظر برای کمپ رسیدیم . مکان کمپ محوطه صاف و دارای درختان سر به فلک کشیده بود که زیبایی آن فضا را دو چندان کرده بود و در چند قدمی آب روانی نیز در گوشه ای از محوطه بود که قابل شرب نبود.
سریعاً کمپ ها به صورت خطی در زیر درختان زده شد.
ساعت 20:30 به بعد بارش باران به مدت 2 ساعت قطع شد ، آسمان گاه صاف و پر ستاره بود و گاه ابری و دلگیر و سیاه. تماشای تغییرات آسمان و هوا در آن شب بیادماندنی به دور آتشی که حلقه زده بودیم لحظاتی شیرین برایمان رقم زد.
شب زیبایی بود. دوستان آتش را تا صبح با نجوای درونشان و قطره های بارانی که آنها را ستایش میکرد روشن نگه داشتند . بعضی ها هم با ضربه های قطره های باران به چادر که مانند لالایی های مادرانه بود به خواب رفتند.
صبح با صدای کوهنوردانی که از کنار محوطه کمپ رد می شدند از خواب بیدار شدیم و همه با هم صبحانه گرم و خوبی را در کنار آتش خوردیم.
گنجشکان نجوای عبادت این آفتاب نورانی را سر دادند. بعد از صبحانه یک گروه به سرپرستی امید علیدوست و راهنمایی آقای محمد سی سی از کمپ پیمایش کوتاهی را در دره به مدت یک ساعت انجام دادند و در ساعت 13 بعد از جمع شدن کمپ ها به سر قدمی آقای ممحد سی سی و عقب داری مهدی قمری مسیر برگشت را آغاز کردیم . ساعت 14به کنار زندان رسیدیم و دوستان با یک تاکسی به سمت مترو راهی شدند و برنامه به پایان رسید.
هزینه برنامه : 100،000 ریال
گزارش برنامه : عماد سلامی
گزارش تصویری : مهدی قمری
همچون همیشه از تلاش و جدیت تمام همنوردان حاضر در برنامه که با همبستگی و یکدلی موفق به اجرای درست و بدون حادثه ی این برنامه شدند صمیمانه سپاسگذاریم .
همنوردان محترم در برنامه :
مریم رحیمی (سرپرست)، بهروز جعفری، امید علیدوست، محمد سی سی، سلیمان فرجادمهر، نسیم قلی نژاد، سمیه افراسیابی، تارا بیرامی ، عماد سلامی ، مهدی قمری
باشد که صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم .
"روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس"
نام برنامه : پیمایش گلاب دره به دارآباد
تاریخ برنامه : 24 مهر 1394
نام سرپرست : مهدی سلیمی
نوع برنامه : کوه نوردی
موقعیت جغرافیایی : ارتفاعات تهران
پشتیبان برنامه : داود غلامی
گزارش برنامه :
با گرد هم آمدن سه همنورد عزیزمان در آدینه ی پاییزی 24 مهر 1394 از مترو تجریش به سمت گلاب دره حرکت کردیم.
ساعت 7 صبح از ابتدای مسیر گلاب دره در ارتفاع 1700 متری ، برنامه ی نیمه سنگینمان را لابلای برگ های پاییزی و خلوت های همیشگی این فصل و البته خاطراتش آغاز کردیم .
مسیر ابتدایی با شیب تند و هیاهوی کلاغ ها جلوه ای خاص از شکوه کوهستان را به رخمان می کشید .
بعد از سه کیلومتر پیمایش در ارتفاع 2350 متری از سطح دریا به چشمه ی پر آب وزوا ( vezva ) رسیدیم .
دسترسی به آب و خنکای دلپذیر درختان این منطقه باعث شد به مدت 50 دقیقه توقفی برای خوردن صبحانه داشته باشیم .
بعد از توقف طولانی اما این بار با نظم بهتری برنامه را در پیش گرفتیم و بعد از دیدن غار بیوک به مسیرمان به سمت قرارگاه کلک چال ادامه دادیم .
در تمام طول مسیر تپه ی نورالشهدا و قرارگاه کلک کاملا مشخص بود .
ساعت 11:45 به قرارگاه کلک چال در ارتفاع 2600 متری از سطح دریا رسیدیم و برای استراحت توقف کردیم. قهوه های معروف همنورد عزیزمان آقای بهروز جفعری باعث شد که خستگی تمام طول مسیر را به باد فراموشی بسپاریم و بعد از دیدار همنوردان قدیمی و دوستان عزیزمان که سالهای قبل در رکاب این عزیزان به صعود قله ها مفتخر بودیم در ساعت 12:45 به صورت بسیار جدی و برای رسیدن به دارآباد خیز جدی بر داریم.
بعد از دور شدن از قرارگاه و حرکت به سمت شرق و پشت سر گذاشتن چندین دره ، حمله و یورش دو سگ کوهستان خلوتمان را دچار هیاهو و هیجان زیادی کرد . همچون همیشه در مهربانی با حیوانات کوشا بودیم و جز مهربانی از این حیوانات با وفا چیز دیگری ندیدیم.
به مسیرمان ادامه دادیم و مرور خاطرات گذشته همچون حرکت ابرها گذر زمان را برایمان بی معنی ساخته بود.
شاید هر کدام از همنوردان عزیزمان برای دیگری چیزی میخواست . یکی آرزویش شنیدن آرامش درونی دوستش بود و آن یکی نگاه شاد دوستش را در دلش آرزو می کرد. من هم بسان این عزیزان رویاهای خیسشان را در قاب خالی یک پنجره در غروب دلتنگی یک پاییز آرزومند بودم.
دره های خشن و مسیرهای غیرپاکوب عبورمان را با کندی سرعت و خستگی فراوان مواجه کرده بود. دست به سنگ شدن و احتیاط و همدلی دوستان از موارد بسیار مشهود و قابل اشاره ای بود که در این قسمت از برنامه قابل لمس بود.
با رسیدن عقربه های ساعت به 14:30 ما نیز به دره سوتک ، دره ای با رنگ طلایی بوته هایش و وزش باد معروفش رسیدیم.
مناظری بدیع و شگفت از پاییز را شاهد بودیم. در دل صخره های بزرگ و عظیم این منطقه از کوهستان، جز لطافت و مهربانی چیز دیگری به چشم نمی آمد. دلها غرق در این آرامش و زیبایی بود ...
با راهنمایی سرپرست محترم برنامه به سمت سنگ بزرگ و عظیمی حرکت کردیم . سنگی که در دل خودش میزبان کوهنوردان بود. سنگی به خوش سلیقگی کوهنورد عزیزی به نام مجید که به منزلگاه ایشان جهت زندگی تبدیل شده بود .
جا شمعی ، آویزهای لباس ، تنور کاهگلی و ... همه گواه حادثه های شیرین گذشته و ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت بودند.
استراحت بسیار کوتاهی را بعد از پیمودن هشت کیلومتر در ارتفاع 2667 متری از سطح دریا جهت خوردن نهار در این مکان پر انرژی داشتیم . درختان و بوته های سبز و نارنجی زرشک شوق چیدن را در دلمان زنده کرد و در همان زمان کوتاه چندین شاخه زرشک را چیدیم و از ترشی و طعم دلچسبش چیزی نگوییم بهتر ...
مسیر طولانی را تا پای زنجیر دارآباد در پیش داشتیم و عقربه های ساعت در تکرار روزمرگی هایشان متوجه کمبود زمان ما نبودند. به همین علت به سرعت پیمایشمان افزودیم و در مسیر آب زندگانی وارد دره ای با شیب بسیار تند شدیم .
در این قسمت از برنامه از تخصص و آموزش های صحیح و کارآمد همنورد عزیزمان جناب آقای جفعری نهایت استفاده را بردیم و توانستیم به سلامتی طی مسیر کنیم و از دره ها و گذرگاه ها و شیب های تند عبور کرده و در ابتدای مسیر پاکوب قرار بگیریم.
با رسیدن به مسیر اصلی کمی استراحت کردیم و بعد از پیمایش کوتاهی به باغچه خلیل رسیدیم. تاریکی زود هنگام کوهستان در این فصل باعث شد که تمام مسیر را تا پای زنجیر دارآباد در سیاهی شب بپیماییم.
مسیرمان را به سمت پایین ادامه دادیم و بعد از گذشتن از چشمه های پر آب منطقه و آبشار چال مگس وارد منطقه ی کبوترخوان دارآباد شدیم .
با رسیدن به منبع آب دارآباد به سمت پایین ادامه مسیر دادیم.
بعد از هفده کیلومتر پیماش و کوه نوردی در دره ها و در دل صخره های عظیم و دیدن طبیعت زیبای پاییز در ساعت 19 آدینه 24 مهر به پای زنجیر دارآّباد در ارتفاع 1758 متری از سطح دریا رسیدیم .
همچون همیشه خالق کوهستان ها را سپاسگذاریم که این فرصت را در اختیارمان قرار داد که در تندرستی و بدون حادثه، موفق به اجرای این مهم گردیم.
هزینه برنامه : این برنامه بصورت رایگان اجرا گردید .
گزارش برنامه : امید علیدوست
گزارش تصویری : مهدی سلیمی
مسیر پیمایش از پارکینگ گلاب دره تا پارکینگ دارآباد 17 کیلومتر
همچون همیشه از تلاش و جدیت تمام همنوردان حاضر در برنامه که با همبستگی و یکدلی موفق به اجرای درست و بدون حادثه ی این برنامه شدند صمیمانه سپاسگذاریم .
همنوردان محترم در برنامه :
مهدی سلیمی ( سرپرست )، بهروز جعفری . امید علیدوست
باشد که صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم .
"روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس"
تاریخ برنامه: 17 مهر 1394
نام سرپرست : بهروز جعفری
نوع برنامه: کوهپیمایی
موقعیت جعرافیایی: ارتفاعات تهران
پشتیبان برنامه: امید علیدوست
ساعت 7 آدینه هفدهم مهر ماه به همراه یکی از همنوردان عزیزمان از مقابل درب مترو تجریش به سمت پارک جمشیدیه راه افتادیم. ساعت 7:45 با اضافه شدن دو همنورد عزیز دیگرمان مسیر کلک چال را از درب شماره 1 پارک جمشیدیه در پیش گرفتیم.
در طول مسیر چند توقف کوتاه برای عکاسی و استراحت و نفس گیری داشتیم.
ساعت 10:45 بعد از 3 ساعت پیمایش به تپه نورالشهدا رسیدیم. در این مکان به خوردن صبحانه مشغول شدیم . در ساعت 11:30 با استراحت 45 دقیقه ای و بعلت نامساعد بودن وضعیت آب و هوایی و احتمال بارندگی و با تشخیص سرپرست محترم مسیر برگشت را در پیش گرفتیم. چرا که وجود ابرهای بارور و صاعقه های مهیب خبر از بارش شدید باران می داد.
با شروع بارش باران در ساعت 13:30 در کمال سلامت همراه همنوردان عزیزمان به جمشیدیه رسیدیم و برنامه به پایان رسید.
هزینه برنامه : پنج هزار تومان
گزارش برنامه : خانم الهام شاه سنایی
گزارش تصویری: خانم سولماز مهرجو
روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس از حضور چهار همنورد عزیز و محترممان که با توجه به اعلام شرایط آب و هوایی روز برنامه، گروه را در جهت خلق خاطره ای سبز در دل حادثه های طلایی پاییز یاری نمودند، صمیمانه قدردانی بعمل می آورد.
همنوردان عزیزمان:
بهروز جعفری (سرپرست)، خسرو مهدی نیا، الهام شاه سنایی، سولماز مهرجو