گروه کوه نوردی سرزمین پارس

می رویم تا طبیعت را عاشقانه دوست بداریم ...

گروه کوه نوردی سرزمین پارس

می رویم تا طبیعت را عاشقانه دوست بداریم ...

گزارش برنامه پیمایش طالقان به شهسوار


نام برنامه: پیمایش طالقان به شهسوار

تاریخ برنامه: 31 شهریور ، اول و دوم و سوم مهر 1394

نام سرپرست: امید علیدوست

نوع برنامه: کوه نوردی سنگین

موقعیت جغرافیایی : استان البرز _ استان مازندران

پشتیبان برنامه : مهدی قمری

 

 

 

ظهر سه شنبه 31 شهریور 1394 به همراه چهار تن از همنوردان عزیزمان از پایانه اتوبوسرانی میدان آزادی تهران با اتوبوس های قزوین به سمت طالقان حرکت کردیم . بعد از اضافه شدن همنورد خوبمان در کرج ادامه مسیر دادیم و نرسیده به قزوین ( دو راهی طالقان ) از ماشین پیاده شدیم و با اتومبیل دیگری خودمان را به شهر طالقان رساندیم .

 

با اضافه شدن راهنمای عزیزمان جناب آقای ابوالحسنی ، شب را در مسیر برنامه پیمایش در یک مزرعه کشاورزی کنار رودخانه به صبح رساندیم.

 

شب بسیار آرام و زیبایی بود .

 

 

 

چهارشنبه اول مهر 

 

 

 

صبح زود بعد از جمع کردن کمپ و بستن کوله سوار نیسان شدیم و خود را به روستای پراچان در ارتفاع 2300 متری از سطح دریا رساندیم .

پراچان ، روستایی در منتهی الیه شمال دره طالقان از جمله آبادیهای بزرگی است که از منطقه عمومی دره جدا افتاده و در نقطه ای فوق العاده سردسیر در دل دامنه های گردونکوه با قلل ، یالها و راههای باستانی اش تنها مانده است .

 

بعد از ترک نیسان کوله ها رو به پشت انداختیم و پیمایشمان را ساعت هفت صبح از این روستا آغاز کردیم . ابتدای مسیر باغ های پر از میوه خودنمایی میکرد و ما هم بر خلاف مسیر رودخانه در حال حرکت بودیم .

 

هوا فوق العاده تمیز و خنک بود و روشنایی نسبی پدیدار شده و آسمان به شکر یزدان بی همتا آبی و بوی نم باران همه جا پراکنده شده و گروه کوچک ما با انرژی فراوان و به عشق دیدار از مناطق زیبا و دیدنی به پیش می رود.

 

در ارتفاع 2470 متری از سطح دریا به چشمه زلالی رسیدیم به نام چشمه شالیز ، با پر کردن کیسه های حمل آب به مسیرمان ادامه دادیم . 

 

 

با رسیدن به ارتفاع 2612 متری از سطح دریا در کنار آبشار زیبایی به نام تاریک رو برای خوردن صبحانه استراحت کوتاهی کردیم . و مجدد به مسیرمان ادامه دادیم .

 

پس از چند کیلومتری پیاده روی متوجه شدیم که در روزها و یا شاید ماههای گذشته سیلی ویرانگر جاده خاکی که در طول مسیر قرار داشته و در نهایت به یک معدن منتهی می شده را تقریبا" از بین برده .

 

پس از عبور از منطقه ای بنام دوآب که محل اتصال آب رودخانه دو دره می باشد به سمت تپه ماهورها رفته و در ساعت 13 به سنگ زیبا و عجیبی بنام سنگ دروازه در ارتفاع 3100 متری از سطح دریا رسیدیم.

 

عکاسی از سنگ دروازه 15 دقیقه به درازا کشید و بلاخره گروه حرکت کرد . بعد از بیست دقیقه به دشت زیبای چمن تخت رسیدیم که منظره فوق العاده کوه های اطرافش ما را محو خود کرده بود .چشمه ی این منطقه به علت خشکسالی خشک شده بود اما به جهت داشتن آب در کیسه های حمل آب نگران و دلواپس آب نبودیم .

 

تمام طول مسیر با شیب های تندی همراه بود . 

 

پس از کمی استراحت دستگاه جی پی اس مسیر غرب را نشان می داد لذا از تپه مجاور آن بالا رفته و سپس با یک تروارس طولانی در ساعت 16 در ارتفاع 3400 متری از سطح دریا به گوسفندسرای دُمچه رسیدیم .

 

 

در این منطقه کمپ زدیم . وجود چشمه باعث شده بود که نگرانی هایمان بابت نداشتن آب به صفر برسد .

 

اگر از دُمچه به سمت شمال حرکت کنید به حصارچال و سپس کلاردشت خواهید رسید و اگر به سمت شمال غرب حرکت کنید به گردنه میش چال و دره سه هزار و سپس شهسوار ( تنکابن ) خواهید رسید .

 

تا اینجای کار 17 کیلومتر کوهپیمایی کرده ایم .

 

 

شب سردی را در ارتفاع 3400 متر در دمای منفی 5 درجه گذراندیم .

 

 

 

 

پنج شنبه 2 مهر 

 

 

ساعت چهار و چهل دقیقه صبح از خواب بیدار شدیم و با جمع کردن وسایل و کمپ ساعت 5:40 صبح پیمایشمان را آغاز کردیم .

خنکای دومین روز از فصل پاییز یخ زدگی کنار مسیر رودخانه و چشم انداز مسیر رودخانه که بنا به فرمایش راهنمای برنامه درازچشمه نام داشت همه به زیبایی های طبیعت افزوده بود .

 

مسیر حرکتیمان از کنار رودخانه ای پر آب بود و برای ادامه مسیر باید ارتفاع می گرفتیم . هوا سرد بود . و هنوز آفتاب، سایه شب را طلایی نکرده بود . ابتدا مسیر به سمت شمال است ولی بعد از عبور از یک چشمه پرآب مسیر به سمت غرب تغییر می کند و با یک تراورس طولانی در ساعت 10 صبح در روی گردنه میش چال به ارتفاع 4000 متر ایستادیم.

 

از روی گردنه میش چال میتوان غیر از قلل مرتفع بالای 4000 متر تخت سلیمان مانند میش چال ، هفت خوان ، گردونکوه و منار، لشکرک و نرگس، دره 3000 و دره های منتهی به طالقان را نیز تماشا کرد .

 

 

از دور، چشم انداز گردونه کوه بسیار زیبا بود . در بین کوه های بی شماری محصور بودیم که معروفترین و بلندترین آن علم کوه با ارتفاع 4850 متر و دشت حصار چال بود .

 

مسیرمان را در شیب های تند و فراز و فرودهای بسیار ادامه دادیم . نبود آب در مسیر باعث شده بود که بر وزن کوله هامان اضافه شود و به اجبار و برای احتیاط هر نفر حداقل دو لیتر آب را در کوله های خود داشته باشیم . 

 

با رسیدن به یال گردونه کوه به سمت قله حرکت کردیم و ساعت 10:30 بر قله ی گردونه کوه ایستادیم . ارتفاع 4150

 

بارش چند روز گذشته باعث شده بود که قسمت هایی از مسیر قله سپید پوش باشد .

 

وزش باد و سرمای هوا باعث نشدند که عکس هایی به یادگار بر روی قله در قاب خاطره هامان نقش نبندد .

 

 

ساعت یازده کم کم برای سرازیر شدن به دره ی سه هزار و ورود به استان مازندران آماده شدیم .

 

در ابتدای مسیر به علت بارش برف و یخ زدگی سرعت فرودمان کم و با احتیاط فراوان همراه بود . گهگاهی تعادل همنوردان عزیزمان از دست می رفت اما بواسطه ی تجربه ی بالا و مشارکت و حس همدلی بین تک تک دوستان فرودمان بصورت زیگزاگی و بدون مشکل بود . 


 

در ارتفاع 3750 متری از سطح دریا توقف کوتاهی برای استراحت داشتیم .

 

به علت محدود بودن زمان مجبور شدیم که بلافاصله و این بار بدون از دست دادن زمان به مسیرمان در مسیر دره سه هزار ادامه بدهیم . وجود آبشارها و رودهای پر آب زیبایی خاصی به منطقه بخشیده بود . با کم کردن ارتفاع پوشش گیاهی و زمین شناسی منطقه هم تغییر می کرد و کم کم مناطق سبز و درخت های کوتاه به چشم می خورد .

 

به ناچار و برای رسیدن به محل کمپ برنامه نهار را حذف کردیم و با نظم و ارتباط خاصی که بین همنوردان عزیزمان بود در ساعت 18 به ارتفاع 2517 متری از سطح دریا پای کوه شاه نشین به آب گرم رسیدیم .

بلافاصله در محل مناسبی کمپ های خود را برقرار کردیم.

 

در مورد آب گرم سه هزار نکاتی قابل ذکر می باشد . این آب گرم کاملا طبیعی و همراه با گوگرد می باشد . جدا بودن محوطه استحمام و آب تنی از مزایای این آب گرم طبیعی بود . چشمه ی آب گرم در درون یک دهنه ی غاری کوچک قرار داشت . داخل غار هوا گرم و دلپذیر و بیرون از محوطه هوا سرد و کوهستانی بود . عمق حوضچه آبگرم تقریبا" به 70 تا 80 سانتی متر می رسد و براحتی میتوانید در آن بنشینید و به استراحت بپردازید ، چشمه های آبگرم بطور شبانه روز در حال تولید آبگرم هستند و آب حوضچه همیشه در حال تخلیه است . آبی با درجه حرارت حدود 30 درجه سانتیگراد.

بر اساس افسانه ای که در بین محلی ها رایج است، حضرت سلیمان اینجا را به عنوان تختگاه خودش ساخت و سپس از بلقیس خواست که کنارش باشد. آنگاه خواستند بدن شان را بشویند؛ بنابراین به امر حضرت سلیمان، چشمه آبگرم معدنی جوشان شد. این چشمه در نزدیکی بستر رودخانه قرار دارد و سازه هایش از دور پیداست. این سازه ها مجموعاً شامل چهار بنای سنگی می شود. ابتدا یک دستشویی است؛ سپس با فاصله 20 متر، اتاقکی است تقریباً با ابعاد 4*3 متر که به عنوان جان پناه برای کوهنوردان ساخته شده است. آنگاه نوبت به دیواری سنگی می رسد که دهانه چشمه را پوشانده تا هنگام عوض کردن لباس، از گزند سرما و دید دیگران در امان باشی. نهایتاً دیواره کوچک دیگری است که یک چشمه کوچکتر که کمی آنسوتر است را در بر گرفته است. خود اهالی بر این باورند که ابتدا باید تن شان را در آن چشمه کوچک بشویند و سپس وارد چشمه اصلی شوند. چشمه اصلی درون غار کوچکی واقع شده است. پنج پله سیمانی مرتفع، سطح زمین را به دهانه غار می رساند. ارتفاع غار حدوداً 70 سانتی متر و ابعادش 2*2 متر است. البته در گوشه ای از غار، یک شیار دیگر به درازای حدوداً 3 متر، پهنای 70 سانتی متر و ارتفاع نیم متر وجود دارد. سقف غار را چکنده ها (استالاکتیک) به زیبایی آراسته اند .

 

پس از پیمایش سنگین و پیمودن مسیر طولانی ، دراز کشیدن در آب داغ، احساس آرامش خوبی به همه داد. بالاخره از غار خارج شده و دوباره تن را به سوز و سرما سپردیم.

 

 

منظره بیرونی محیط آب گرم، بسیار دل آزار است: تعداد زیادی بطری پلاستیکی آب، قوطی های حلبی کنسرو، پاکتهای پلاستیکی و... که از مسافران نا آگاه آب گرم قبلی به جا مانده بود.

همین تخریبها را که آدم می بیند، تردید جدی به سراغش می آید که آیا سفرنامه بنویسد تا دیگران با آن منطقه آشنا شده و به خیل تخریب گران محیط زیست بپیوندند؟ یا آنکه می توان در پایان هر سفرنامه، از خوانندگان خواهش کرد که کمی با خود بیندیشند و به " ده فرمان " درباره جهانگردی و طبیعت گردی وابسته به محیط زیست گوش بسپارند :

 

ده فرمان درباره جهانگردی وابسته به محیط زیست توصیه می کند که در همه سفرها :

1. از مناطق آسیب دیده و ضعیف کره زمین حفاظت کنید. این امر زمانی امکان تحقق می یابد که همه افراد مایل به کمک در حفظ و نگهداری منابع طبیعی و محیط زیست باشند. در غیر این صورت ممکن است مقاصد زیبا و منحصر به فرد برای نسل های آینده وجود نداشته باشد.

2. از خود تنها رد پا بر جا بگذارید. تنها عکس بگیرید. بر روی دیوارها و یا تصاویر چیزی ننویسید. بر روی زمین زباله نریزید. اشیاء باستانی و ارزشمند را از مکان های تاریخی و طبیعی خارج نکنید.

3. برای اینکه سفر خود را هدفمندتر و معنی دارتر کنید، درباره جغرافیا، سنت ها، سبک زندگی و فرهنگ مکانی که قصد بازدید از آن را دارید، مطالعه کنید. زمانی را برای شنیدن صحبت های مردم محلی اختصاص دهید. تلاش های محلی برای حفاظت و نگهداری را تشویق کنید.

4. به حریم شخصی و شأن دیگران احترام بگذارید. قبل از تصویربرداری از دیگران درباره رضایتمندی آنان اطمینان حاصل کنید.

5. محصولاتی که از گونه های گیاهی و جانوری در معرض خطر (مانند عاج فیل و کرگدن، لاکِ لاک پشت، پوست حیوانات وحشی و پر پرندگان کمیاب) ساخته شده را خریداری نکنید.

6. همیشه در مسیرهایی که مشخص شده اند رفت و آمد کنید. زندگی حیوانات، گیاهان یا زیستگاه های طبیعی شان را آشفته و مختل نکنید.

7. درباره برنامه ها و سازمان هایی که در جهت حفاظت از محیط زیست فعالیت می کنند، اطلاعاتی کسب و از آنها حمایت کنید.

8. هر زمان که ممکن بود، پیاده روی کنید و یا از وسایل حمل و نقلی استفاده کنید که به محیط زیست آسیب نمی رساند. راننده های وسایل نقلیه عمومی را تشویق کنید که در زمان توقف، خودرو را خاموش کنند.

9. مشتری آنهایی شوید (هتل ها، خطوط هوایی، اقامتگاه ها، خطوط کشتیرانی، تورگردان ها و فروشندگان) که در راه پیشرفت و بهبود حفاظت از محیط زیست و انرژی می کوشند؛ همچنین کیفیت آب و هوا، بازیافت، مدیریت ایمن ضایعات و مواد سمی، کاهش آلودگی صوتی، مشارکت اجتماعی، و همچنین کارکنان آموزش دیده ای را که به اصول حفاظت و نگهداری توجه دارند تشویق کنید.

10. از دفاتر مسافرتی بخواهید تا سازمان هایی را که به راهبردها و دستورالعمل های زیست محیطی آن سازمان برای سفر های زمینی، دریایی و هوایی عمل می کنند، شناسایی و معرفی نمایند. 

 

 

 

پیمایش روز دوم 21 کیلومتر بود .

 

 

 

 

آدینه 3 مهر 

 

با جمع کردن وسایل و خوردن یک صبحانه مفصل و دسته جمعی ساعت 7:30 صبح پیمایشمان را به سمت روستای درجان آغاز کردیم .

 

تمام طول مسیر همراه بود با شگفتی های طبیعت . درخت های زیبا ، پل های چوبی نیم شکسته بر روی رودخانه ، انحراف مسیر رودخانه و پیدایش مسیر های کوچک آب و ...

 

در ارتفاع 2120 متری از سطح دریا و بعد از هشت کیلومتر پیمایش به یک روستای کوچک به نام کرن رسیدیم . دقایقی برای استراحت و آشامیدن چایی وقت گذاشتیم و بلافاصله به مسیرمان ادامه دادیم و به روستای میانرود وارد شدیم . هر دو روستای کن و میانرود خانه و سکنی چندانی ندارند. در ارتفاع 2000 متری به روستای درجان رسیدیم و سپس به مسیرمان به روستای سرن ادامه دادیم . بعد از عبور از روستای سرن در مسیر خاکی ماشین رو به مسیرمان به سمت شهسوار ادامه دادیم . بعد از عبور از یک دوراهی ، که مسیر ( سمت چپ و رو به بالا ) به الموت و مسیرسمت راست که به شهسوار منتهی می شد رفته رفته در مسیر شهسوار ارتفاع کم کردیم .

 

ساعت نزدیک چهار بعد از ظهر بود و تا شهسوار نزدیک 40 کیلومتر در مسیر جاده باقی مانده بود که بعلت محدود بودن زمان از ابتدای مسیر آسفالت جاده سه هزار سوار نیسان شدیم و بقیه مسیر را با نیسان به ترمینال شهسوار ادامه دادیم .

 

ساعت 17:30 به ترمینال شهسوار رسیدیم و مشغول خوردن نهار شدیم .

 

ساعت 20 هم به سمت تهران حرکت کردیم . 

 

این برنامه در ساعت 1 بامداد شنبه 4 مهر بدون حادثه در تهران به پایان رسید .

 

پیمایش روز سوم 21 کیلومتر بود .

 

کل مسیر طی شده در سه روز 59 کیلومتر

 

هزینه برنامه : 140 هزار تومان 

 

گزارش برنامه : معصومه علی یاری 

 

گزارش تصویری : بهنام مهرداد


 

از نکات قابل اشاره در این برنامه نظم و انضباط بالای تیمی و یک دست بودن تمامی همنوردان عزیزمان در گروه کوه نوردی سرزمین پارس بود که باعث شد برنامه بدون حادثه و در زمان مناسب خودش به پایان برسد . همچنین تلاش همنوردان عزیزمان جهت حمل زباله های خود و پاکسازی مسیر تا حد توان از نکات قابل اشاره می باشد .

 

گروه کوه نوردی سرزمین پارس از تلاش و جدیت یکایک همنوردان عزیز و محترم که باعث شدند برنامه شاخص فصل بدون حادثه و با موفقیت به اتمام برسد صمیمانه قدردانی بعمل می آورد .

 

 

 

همنوردان عزیزمان در این برنامه :

 

مرتضی هنرمند ، معصومه علی یاری ، ابراهیم زارعی ، بهنام مهرداد ، علی ابوالحسنی ( راهنما ) ،

امید علیدوست ( سرپرست )

 

 

نکات مهم :

 

 فاصله روستاى پراچان تا آبگرم دره سه هزار 38 کیلومتر و تا روستاى درجان 49 کیلومتر اندازه گیرى شد.

 

 مدت زمان کوهپیمایى با کوله هاى سنگین تا گردنه میش چال 14 ساعت و تا آبگرم 20 ساعت اندازه گیرى شد.

 

پیشنهاد می شود شب اول را در گوسفندسراى دمچه به سر ببرید و شب دوم را در آبگرم سه هزار و روز سوم پایان برنامه باشد .

 

 قبل از انجام این برنامه حتما" پیش بینى هاى هوا را فراموش نکنید .

 

باشد که همواره صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم .

 

 

" روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس "



گزارش برنامه خط الراس دارآباد به توچال



نام برنامه: خط الراس دارآباد به توچال
تاریخ برنامه: 19 ، 20 شهریور 1394
نام سرپرست: مهدی سلیمی
نوع برنامه: کوه نوردی
موقعیت جغرافیایی : ارتفاعات تهران
پشتیبان برنامه : حمید صابرقدیم
گزارش برنامه : امید علیدوست

 
پنج شنبه 19 شهریور 1394

ساعت 16:45 بعد از ظهر پس از جمع شدن تمامی همنوردان عزیزمان در گروه کوه نوردی سرزمین پارس پیمایشمان را به سمت قله ی دارآباد آغاز کردیم .
پس از پانزده دقیقه کوه پیمایی با شیب ملایم به منبع آب ( قهوه خانه رسیدیم ) حدود 150 متر جلوتر از منبع آب مسیر دست راست که با تابلو مشخص شده است و مسیر قله می باشد را انتخاب کردیم .

شیب نسبتاً تند ابتدایی مسیر قله دارآباد تا یال شن سیاه را با قدم­های کوتاه و نرم همراه با گروه تا سریال شن سیاه طی نمودیم.

با رسیدن به دو راهی که با تابلو مشخص شده است . انتخاب سرپرست برنامه ی ما مسیر کوتاه تر اما شیب تند تر بود . مسیر سمت چپ 

با و ارد شدن به مسیر و پس از تقریبا بیست دقیقه پیمایش به چشمه آبی رسیدیم و کمی استراحت کردیم و مجدد در مسیر پاکوب ادامه دادیم . ( ساعت شش بعد از ظهر )

پس از تقریبا نیم ساعت هر دو پاکوب به هم متصل شدند که پس از آن در مسیر حرکتمان در ساعت 19:20 به چشمه ی دراز لش رسیدیم .

با توقف بیست دقیقه ای برای استراحت و پر کردن کیسه های آب ساعت 19:40 به سمت قله ی دارآباد حرکت کردیم . غروب زیبای آخرین روزهای تابستان و خنکای پاییز زودرس حال و هوای خاصی را به کوهستان بخشیده بود و تمامی دوستان از این مناظر بسیار زیبا و هوای خنک و مطبوع نهایت استفاده را می بردند.

شیب تند چشمه درازلش تا ابتدای یالی که منتهی به قله ی دارآباد می شود بسیار تند و نفس گیر می باشد .

با رسیدن به تخته سنگ بزرگی استراحت کوتاهی کردیم و مجدد به سمت قله حرکت کردیم . ساعت یازده بر روی یال قله قرار گرفتیم . از نکات قابل اشاره اینکه از روی یال ، قله  و جان پناه قابل مشاهده نمی باشد .
بعد از چهل دقیقه پیمایش که تمام طول مسیر پاکوب و با تابلو نیز مشخص شده است به قله ی دارآباد در ارتفاع 3160 متری از سطح دریا رسیدیم .

به احترام چند کوه نورد محترم که داخل جان پناه مشغول استراحت بودند شام را بیرون از جان پناه در سرمای قله صرف کردیم و ساعت یک بامداد داخل جان پناه به استراحت و خواب مشغول شدیم .


آدینه 20 شهریور 1394


ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدیم و پس از بستن کوله ها و آماده شدن ساعت 5:45 به سمت خط الراس دارآباد به توچال حرکت کردیم .

در این مسیر به یکباره ساختار زمین شناسی منطقه از بافت خاکی به بافت سنگی و سنگریزه­ا تغییر می کند. بنابراین داشتن مهارت پیمایش در این مسیر و یافتن راه درست کمی مشکل می نمود. به ناچار باتون­ها را جمع نموده و در مسیر پیشنهادی سرپرست محترم برنامه که عموماً بر محور خط الراس قرارداشت مسیر را طی نمودیم. نکته حائز اهمیت این بود که در جناح جنوبی قله مسیر پاکوبی وجود داشت که به سختی قابل ردیابی بود. مسیر را با احتیاط به سمت قله چمبره‌بند-سیاه بند و شهربانوکشک و بندلارکرور پیش گرفتیم. با توجه به ریزشی بودن سنگ­ها به منظور جلوگیری از خطر برخورد سنگ با سایر نفرات فاصله ایمنی مناسبی را نسبت به هم رعایت می نمودیم. سرعت تا حدی پایین و مسیر پیش رو طولانی بود !

ساعت 10 صبح بر روی قله ی سیاه بند بودیم .

دیدن قله توچال در مسیر پیش رو، مناظر زیبا در دو جناح یال (تهران –فشم و آهار) انرژی مضاعفی در جانمان تزریق می نمود.

در حدود یک ساعت و نیم  پس از عبور از قله سیاه بند به یال­های هموار و خاکی در مجاورت قله پیازچال رسیدیم. در حدود ده دقیقه استراحت نموده و مجدداً به حرکت ادامه دادیم.

ساعت 14:15 هم بر روی قله ی توچال ایستادیم.


هزینه برنامه : این برنامه بدون هزینه برای گروه اجرا شد . 






نکات بسیار مهم 

مسیر پیمایش از پارکینگ دارآباد تا قله توچال: 17 کیلومتر
در اکثر طول مسیر خط­ الراس وضعیت آنتن دهی خوب نیست.
پس از چشمه ی درازلش دسترسی به هیچ منبع آب آشامیدنی دیگری وجود ندارد . ( به همراه داشتن آب حداقل 2.5 لیتر برای هر نفر+0.5 لیتر چای (فلاسک)+ دلستر لیمویی )
به همراه داشتن میوه و لیمو ترش (انگور، سیب، خیار و ...)
چنانچه قصد پیمایش مسیر به صورت یک روزه را دارید حتی‌المقدور در زمان شروع برنامه تعجیل نمایید و زیرانداز و تجهیزات سبک برای احتمال شب‌مانی را به همراه داشته باشید. ( این برنامه حتی در فصل تابستان هم برای اجرای یک روزه پیشنهاد نمی شود )
نفرات انتخابی دارای قدرت بدنی بالا و داشتن مهارت و تجربه و چالاکی گذر از مسیر های سنگی را داشته باشند.
خطر ریزش و لغزش سنگ در مسیر وجود دارد. احتیاط لازم و رعایت نکات ایمنی ضروری است.
- دسترسی به این منطقه حد فاصل قله دارآباد تا قله توچال بسیار سخت و کم تردد است. بهتر است افرادی که در این برنامه شرکت می‌کنند با نحوه حمل مجروح و انتقال مصدوم آشنایی داشته باشند.
این برنامه یک برنامه کوه‌نوردی است نه کوه‌پیمایی، بنابراین در طول مسیر حتما از نفرات با تجربه استفاده نمایید.
نفرات طناب انفرادی به همراه داشته باشند تا در صورت نیاز استفاده شود.


گروه کوه نوردی سرزمین پارس از تلاش و زحمات سرپرست محترم برنامه جناب آقای مهدی سلیمی و همین طور تلاش تک تک همنوردان عزیزی که در این برنامه حضور داشتند ( الهام شاه سنایی ، میلاد محققی ، بهروز جعفری ، مهدی قمری ، خسرو مهدی نیا ، امید علیدوست و سعید ) تقدیر و تشکر ویژه ای بعمل می آورد .

باشد که همواره صعودمان را بر فراز قله های رفیع انسانیت شاهد باشیم .


" روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس "


 

گزارش برنامه صعود به ارتفاعات ولیان ( مسیر ولیان به طالقان )


نام برنامه: صعود به ارتفاعات ولیان ( مسیر ولیان به طالقان )

تاریخ برنامه: 5 و 6 شهریور 1394

نام سرپرست: معصومه علی یاری

نوع برنامه: کوهپیمایی

موقعیت جغرافیایی : استان البرز

پشتیبان برنامه : بهروز جعفری

گزارش برنامه : امید علیدوست


 


پنج شنبه 5 شهریور 1394


ساعت هجده پنج شنبه 5 شهریور 1394 به همراه همنوردان عزیزمان از تهران با مترو به سمت کرج حرکت کردیم .

بعد از رسیدن به ایستگاه گلشهر و پیوستن همنوردان عزیز کرجی امان به سمت ولیان حرکت کردیم .

روستای خوش آب و هوای ولیان در اتوبان تهران قزوین بعد از شرکت بزرگ ماموت با تابلوی کوهسار مشخص شده است . بعد از تغییر مسیر به سمت کوهسار تقریبا نیم ساعت در مسیر آسفالت ادامه دادیم تا به روستای ولیان رسیدیم .

بعد از عبور از روستا که دارای کوچه های قدیمی و تنگ بود به مسیر خاکی رسیدیم که نیم ساعت هم با ماشین در مسیر خاکی البته با سرعت بسیار پایین ادامه مسیر دادیم .

بعد از رسیدن به چشمه که در مسیر جاده بود اما مشخص نبود از ماشین پیاده شدیم و بطری های خود را پر از آب کردیم و مسیر پیمایش را آغاز نمودیم .

به علت تاریکی و مسیر نا مناسب پیمایش ، سرپرست محترم برنامه تصمیم گرفت که پیمایش را صبح زود انجام دهیم . به همین علت در یک مکان مناسب کمپ را دایر کردیم  و بعد از خوردن شام و صحبت در کنار همنوردان قدیمی مشغول استراحت شدیم .

تعدادی از همنوردان محترم داخل چادر استراحت کردند و تعدادی هم به علت آب و هوای خوب و مناسب بیرون چادر خوابیدند.




  آدینه 6 شهریور 1394


ساعت پنج و نیم صبح با روشن شدن هوا و خنکای صبحگاهی کم کم چشمانمان را باز کردیم و آماده حرکت شدیم .

مسیر پر بود از باغ های میوه بخصوص گردو .

توصیف باغ های پر میوه و خنکای صبحگاهی شهریور و سایه های ایجاده شده توسط درختان در هم تنیده از توانایی این کلمات خارج هستند . بعد از عبور از کوچه باغ ها به مسیر کوهستانی رسیدیم .

مسیر پاکوب و کاملا مشخص بود . در تمام طول مسیر صدای دلنشین رودخانه به گوش می رسید .

گله های بز که بر روی صخره ها در حرکت بودند شکوه و زیبایی های مسیر را دو چندان می کرد .

ساعت نه صبح به چشمه ی ولیان رسیدیم . چشمه ای با آب بسیار گوارا و خنک که در پایین چشمه هم به صورت طبیعی با چینش سنگ ها حوضچه کوچکی شکل گرفته بود که مناسب برای آب تنی بود .

بعد از کمی استراحت و آشامیدن آب به مسیرمان به سمت ارتفاعات ادامه دادیم . بعد از دور شدن از چشمه ، در کنار یک نهر بسیار زیبا مشغول خوردن صبحانه شدیم .

سفره ای پر از رنگ ها ...

ساعت ده ونیم صبح مجدد به مسیرمان ادامه دادیم و این بار شکوه و عظمت آبشار های بسیار زیبا چشمانمان را خیره کرد .

تماشا و حس این آبشار ها و طبیعت بکر منطقه ، باعث شده بود که هر کدام از همنوردان عزیزمان به سمت و سویی خیره شوند و در رویا و اندیشه ای متفاوت ...

طبیعت منطقه چنان بکر بود که به راحتی می شد از هر جای رودخانه آب برای آشامیدن برداشت و استفاده کرد .

ساعت دوازده و نیم با رسیدن به آبشار نسبتا بزرگی مشغول آب تنی شدیم و عکس های خاطره انگیزی را هم کنار همنوردان انداختیم .

بعلت محدودیت در زمان بنا به نظر سرپرست از ادامه ی مسیر منصرف شدیم . ( لازم به توضیح است که از آبشاری که مشغول آب تنی شدیم تا طالقان نزدیک یک ساعت و چهل دقیقه پیمایش باقی مانده بود ) که مسیر برگشت را آغاز نمودیم .

 بعد از رسیدن به چشمه ولیان و استراحت مجدد به سمت کمپ شبانه امان حرکت کردیم و حدود ساعت شانزده به محل کمپ رسیدیم .

بعد از کمی استراحت و خوردن نهار ساعت هجده و نیم منطقه را به سمت کرج و ایستگاه مترو ترک کردیم.

بعد از رسیدن به ایستگاه گلشهر و خداحافظی از تمام دوستان و همنوردان خوبمان در کرج به سمت تهران راهی شدیم .

 

برنامه ساعت 22 بدون حادثه در تهران به اتمام رسید .

 

هزینه برنامه : این برنامه هیچ هزینه ای برای همنوردان عزیزمان در بر نداشت .

 

گزارش برنامه : امید علیدوست

 

گزارش تصویری : مهدی سلیمی

 

" گروه کوه نوردی سرزمین پارس از تلاش و جدیت سرپرست محترم برنامه سرکار خانم معصومه علی یاری که در اجرای درست و هدفمند برنامه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردند و همین طور از یکایک همنوردان عزیز که در تمام طول برنامه با رفتار و کردار درستشان باعث خلق لحظه های شادی برای گروه شدن کمال تشکر را دارد . سپاس و قدردانی ویژه ای هم داریم از تمام همنوردانی که با قبول زحمت و آوردن خودروهای شخصی باعث شدند که این برنامه بدون هزینه به اتمام برسد"


 

" روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس "



 

گزارش برنامه صعود به قله دماوند ( جبهه جنوبی )


نام برنامه: صعود به قله دماوند (از جبهه جنوبی)

تاریخ برنامه: 21 مرداد 1394

نام سرپرست: مهدی قمری

نوع برنامه: کوهپیمایی

موقعیت جغرافیایی : 69 کیلومتری شمال شرق تهران

پشتیبان برنامه : حسین صادق زاده

گزارش برنامه : مهدی قمری

 

دماوند، نام بلندترین قله رشته کوه های البرز و نیز نام شهری است در 25 کیلومتری جنوب این کوه میباشد. این نام به پهلوی در کارنامه اردشیر بابکان به صورت دُنباوند و در کتیبه های دوران ساسانی چون کتیبه شاپور اول در نقش رستم فارس و کتیبه نرسی در پایکولی، به صورت دومباوند و دُنباوند، در نامه تنسر، شهرستان های ایران، ایرانشهر و کتاب جغرافیای موسی خورنی، دُمباوند آمده که در واقع تغییریافته نام پهلوی آن است.

دَم یا دَنب، همان دَم در زبان پهلوی، از مصدر دَفتن به معنی تف و گرما  یا  بخار و گاز است و آوند به معنی ظرف میباشد. وَند نیز پسوند نسبت است و در زبان پارسی باستان، فراوان به کار رفته. به این ترتیب می توان گفت این نام به معنی ظرفی است که دارای تف و گرما یا بخار و گاز باشد و به همین علت آن را به قله بلند البرز که زمانی آتشفشانی بوده نسبت داده اند.

 مسیر جنوبی  از ساده ترین و قدیمی ترین مسیرهای دست یابی به قله کوه دماوند است. دسترسی به مسیر جنوبی صعود، از طریق پلور و رینه امکان پذیر است. در نیمه های جادۀ آسفالتی متصل کنندۀ این دو نقطه به یکدیگر، مسیری خاکی و ناهموار به سمت شمال وجود دارد که با تابلویی کوچک مشخص شده است. این مسیر به گوسفندسرا و مسجد صاحب الزمان واقع در ارتفاع 3000 متری منتهی شده که مبدا صعود به قله دماوند از مسیر جنوبی است. پس از آن، مسیر به سمت بارگاه سوم در ارتفاع 4150 متری ادامه می یابد. برای حمل بار در این فاصله می توان از چهارپایان استفاده کرد. پس از بارگاه سوم و ادامۀ مسیر از سمت چپ آبشار یخی، به تپه گوگردی می رسیم که حاصل آخرین فعالیت های آتشفشان دماوند است. گاز گوگرد از حفره های متعدد سنگ های گوگردی پراکنده در این ناحیه متصاعد شده و سبب سوزش چشم و گلو می شود. ادامۀ مسیر در یک شیب نسبتا تند به قله ختم می شود. میانگین زمان لازم برای طی کردن فاصلۀ بارگاه اول تا بارگاه سوم 4 ساعت و از بارگاه سوم تا قله 6 ساعت میباشد.

 

ـ  تیم 2 نفر سرزمین پارس ساعت 6 بعد از ظهر چهارشنبه 21 مرداد از ترمینال شرق به سمت پلور به راه افتاد. در ساعت 9 شب در قرارگاه پلور مستقر شدیم. قرارگاه پلور، در ارتفاع 2270 متری از سطح دریا،  در زمین بزرگی واقع در ابتدای جادۀ سد لار، نرسیده به دو راهی رینه و به صورت سالن سوله با وسایل و تجهیزات مناسب ساخته شده است. این بنا شامل خوابگاه، سرویس های بهداشتی، دیوارۀ سنگ نوردی و پارکینگ است که توسط فدراسیون کوهنوردی کشور ساخته شده است .

روز 5 شنبه 9 صبح پس از یک خواب عمیق و کافی و با علم به اینکه این آخرین استراحت مناسب ما خواهد بود با سواری پاترول و پرداخت نفری 15 هزارتومن به سمت گوسفند سرا (مسجد) به راه افتادیم که در ساعت 11 از آنجا صعود خودمان به بارگاه سوم دماوند را شروع کردیم. هوا خنک ولی همراه با افتاب تندی بود. مسیر پیمایش پر تردد و شلوغ بود که البته با توجه به تعطیلی روز سه شنبه و مرداد ماه بودن قابل پیش بینی بود .

در ساعت 15 وارد قرارگاه شدیم. ازدحام کوهنوردان در جبهه جنوبی مشکلاتی از قبیل سر و صدا ، کمبود جا برای برپایی چادر و بهداشت را به همراه داشت .

با هماهنگی که با آقای ازوزی مسول بارگاه داشتیم موفق شدیم قسمتی از کف سالن بارگاه را زیرانداز انداخته و شب را در آنجا سپری کنیم. تجربه گرانقدری داشتم که فهمیدم محال است بتوان استراحت خوبی در آن مکان و در آن شرایط کرد .

در ساعت 10 شب سیل روانه شدن افراد برای استراحت کردن به داخل بارگاه آغاز شد. بعد از جمع کردن میز و هزینه شب مانی و فروکش کردن صدای بی دلیل عده ای به ظاهر و نه به باطن کوهنورد بالاخره ساعت 11 خاموشی زده شد .

پس از 2 ساعت خواب و استراحت سبک با تغییر در برنامه تصمیم به شروع صعود از چهار و نیم صبح به  دو ونیم شب گرفتیم. کوله حمله جمع اوری شد و با نور هدلامپ وارد یال سنگی کنار آبشار یخی شدیم. شب سرد و پرستاره ای بود که افراد را به داخل خودش سوق میداد. ساعت 8 بر روی تپه گوگردی و بالاخره ساعت 8 و نیم وارد قله شدیم .

پس از پناه گرفتن در پشت سنگی داخل کاسه اقدام به عکاسی و ریکاوری کردیم و پس از 30 دقیقه به سمت پایین رهسپار شدیم. ساعت 12 وارد بارگاه و پس از استراحت و تجدید قوا در ساعت 13 به سمت مسجد به راه افتادیم .

ساعت 15 وارد گوسفندسرا شده و با کرایه گرفتن نیسان با گروهی دیگرساعت 16 به پلور وارد و با اندکی معطلی کنار پل آهنی جهت کرایه کردن ماشین های گذری در ساعت 20 برنامه در تهران به پایان رسید .

 

نکات قابل توجه در این برنامه:

- در بیشتر نقاط در مسیر جنوبی دماوند آنتن دهی موبایل وجود دارد.

- در مسیر جنوبی در گوسفندسرای احسانی، بارگاه سوم و در مسیر قله از یخچال امکان تهیه آب آشامیدنی با احتیاط وجود دارد.

به همراه داشتن نوشابه گازدار و لیموترش برای صعودهای ارتفاع بالا توصیه می‌شود.

- در ابتدای جاده خاکی به سمت گوسفندسرا پست محیط زیستی برقرار شده است که با دریافت ورودی و تحویل کیسه زباله در قبال مبلغی، به جمع آوری زباله کوهنوردان و طبیعت گردان می پردازد.

- نزدیک ترین مکان درمانی برای رسیدگی های احتمالی به صدمات و حوادث در پلور می باشد.

ـ هزینه تقریبی تمام شده برای هر نفر 90هزار تومان محاسبه شد .

اسامی هم‌نوردان حاضر در برنامه:

آقای مهدی قمری (سرپرست) - آقای میلاد محققی

 





" روابط عمومی گروه کوه نوردی سرزمین پارس "